امروز یکشنبه , 02 دی 1403

پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)

7,000 تومان
  • فروشنده : بانک تحقیق
  • مشاهده فروشگاه

  • کد فایل : 38116
  • فرمت فایل دانلودی : .doc
  • تعداد مشاهده : 9.4k

دانلود تحقیق درمورد اخلاق نبوي و سياست

دانلود تحقیق درمورد اخلاق نبوي و سياست

0 9.4k
لینک کوتاه https://farzinfile.pdf-doc.ir/p/7d262a6 |
دانلود تحقیق درمورد اخلاق نبوي و سياست

با دانلود تحقیق در مورد اخلاق نبوي و سياست در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق اخلاق نبوي و سياست را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق اخلاق نبوي و سياست ادامه مطالب را بخوانید.

نام فایل:تحقیق در مورد اخلاق نبوي و سياست

فرمت فایل:word و قابل ویرایش

تعداد صفحات فایل:12 صفحه

قسمتی از فایل:

مقدمه:

در اين مقاله به جلوهايي از اخلاق پيامبر در سياست مي پردازيم و چون سياست بحث گسترده اي را مي طلبد ما فقط سياست آن حضرت را در جنگ، مورد بررسي قرار مي دهيم و با اهداف رسول اكرم در جنگها،آگاهي ايشان با فنون وسياست هاي جنگي آشنا مي شويم.

معني " سيره "

ابتدا لغت "سيره" را معني بكنيم كه تا اين لغت را معني نكنيم نمي‌توانيم سيره پيغمبر را تفسير بكنيم. "سيره" در زبان عربي از ماده "سير" است[1]. "سير" يعني‌حركت، رفتن، راه رفتن.

" سيره " يعني نوع راه رفتن . سيره بر وزن فعلة است و فعله در زبان عربي دلالت مي كند بر نوع . مثلا جلسه يعني سبك و نوع نشستن ، و اين نكته دقيقي است . سير يعني رفتن ، رفتار ، ولي سيره يعني نوع و سبك رفتار .

آنچه مهم است شناختن سبك رفتار پيغمبر است . آنها كه سيره نوشته اند رفتار پيغمبر را نوشته اند . اين كتابهايي كه ما به نام سيره داريم سير است نه سيره . مثلا سيره حلبيه سير است نه سيره ، اسمش سيره هست ولي واقعش سير است . رفتار پيغمبر نوشته شده است نه سبك پيغمبر در رفتار ، نه اسلوب رفتار پيغمبر ، نه متد پيغمبر.

 

سبك شناسي

مسئله متد خيلي مهم است. مثلا در باب شعر، رودكي را مي گوئيم شاعر، سنائي را هم مي گوئيم شاعر، مولوي را هم مي گوئيم شاعر، فردوسي را هم مي گوئيم شاعر‌، صائب را هم مي گوئيم شاعر، حافظ را هم مي گوئيم شاعر. براي يك آدمي كه وارد سبك شعر نباشد همه شعر است . مي گويد شعر، شعر است ديگر، شعر كه فرق نمي كند ولي يك آدم وارد مي فهمد كه شعر سبكهاي مختلف دارد، شعر به سبك هندي داريم‌، شعر به سبك خراسان داريم، شعر مثلا به سبك عرفان داريم، و سبكهاي ديگر در شعر شناسي آنچه مهم است سبك شناسي است كه ملك الشعراي بهار كتابي در سبك شناسي نوشته است . حتي در نثر هم سبك شناسي هست و اختصاص به شعر ندارد. سبك شناسي غير از شعر شناسي و غير از شان هم شيعه هستند، خواجه نصيرالدين يك عالم است‌. ولي يك آدم وارد مي‌داند كه ميان سبك و متد و روش اين عالمها از زمين تا آسمان تفاوت است . يك عالم سبكش سبك استدلالي و قياسي است يعني در همه مسائل از منطق ارسطوئي پيروي مي كند  اگر طب را در اختيار او قرار بدهي طب را مي خواهد با منطق ارسطوئي به دست بياورد ، اگر فقه را هم به او بدهي مي خواهد با منطق ارسطوئي استدلال بكند، اگر ادبيات و نحو و صرف را هم در اختيارش قرار بدهي منطق ارسطوئي را در آن به كار مي برد ، سبكش اينگونه است

يكي ديگر سبكش سبك تجربي است ، مثل بسياري از علماي جديد . مي گويند فرق سبك ابوريحان بيروني و سبك بوعلي سينا اين است كه سبك بوعلي سينا منطقي ارسطوئي است ولي سبك ابوريحان بيروني بيشتر حسي و تجربي بوده است ، با اينكه اينها معاصر هم و هر دو هم نابغه هستند . يك نفر سبكش عقلي است ديگري سبكش نقلي است‌. بعضي اصلا سبك عقلي هيچ ندارند ، در همه مسائل اعتمادشان فقط به منقولات است‌، غير از منقولات ديگر به هيچ چيز اعتماد ندارند.

مثلا مرحوم مجلسي اگر طب هم بخواهد بنويسد مي خواهد طبي بنويسد براساس منقولات ، و چون تكيه اش روي منقولات است خيلي اهميت هم نمي دهد به صحيح و [ سقيمش ] يا لااقل در كتابهايش همه را جمع مي‌كند .

اگر مي‌خواهد در سعد و نحس ايام هم بنويسد باز به منقولات استناد مي كند . يكي سبكش منقول است يكي سبكش معقول است ، يكي سبكش حسي است ، يكي سبكش استدلالي است، يكي سبكش مثلا به قول امروزيها ديالكتيكي است يعني اشياء را در جريان و حركت مي بيند، يكي سبكش استاتيك است يعني اصلا حركت را در نظام عالم دخالت نمي دهد . چندين سبك وجود دارد. حال مي آييم در رفتارها .


[1] - لغت " سيره " را شايد از قرن اول و دوم هجري مسلمين به كار بردند . گواينكه در عمل ، مورخين ما از عهده خوب بر نيامدند ولي لغت بسيار عالي انتخاب كردند . شايد قديمترين سيره ها را ابن اسحاق نوشته كه بعد از او ابن هشام آن را به صورت يك كتاب درآورده است. و مي‌گويند ابن اسحاق شيعه بوده و در حدود نيمه قرن دوم هجري مي زيسته است.